تبریک بمناسبت ولادت حضرت عبدالعظیم حسنی (ع)

پیام تبریک هیات مدیره کانون بازنشستگان دانشگاه علوم پزشکی تهران بمناسبت ولادت حضرت عبدالعظیم حسنی (ع)

تبریک بمناسبت ولادت حضرت عبدالعظیم حسنی (ع)

امام هادی‌ علیه السلام به مردی از اهالی ری که به زیارت امام حسین‌ علیه السلام رفته بود فرمودند: أما إنّک لو زرت قبر عبدالعظیم عندکم لکنت کمن زار الحسین‌ علیه السلام اگر قبر عبد العظیم را در شهر خود زیارت کنی ، چنان است که گویی امام حسین‌ علیه السلام را زیارت کرده‌ ای

امام هادی‌ علیه السلام : مرحباً بک یا أباالقاسم أنت ولیّنا حقاً ای ابوالقاسم ! خوش آمدی

حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) در چهارم ربیع الثانی سال 173ق متولّد شد. ایشان یکی از چهره های شاخص اصحاب ائمه(ع) می باشد که در شمار اصحاب امام رضا تا امام هادی(ع) بوده و مورد توجه فراوان ایشان قرار گرفته است. حضرت عبدالعظیم در شهر مدینه به دنیا آمد. ایشان فردی پرهیزگار و اندیشمند بود و از ائمة اطهار(ع) به طور مستقیم نقل حدیث کرده است و از اکابر محدثین و اعاظم علما و زهّاد و عبّاد بود که نسب پاک وی با پنج واسطه به امام حسن مجتبی علیه السلام می رسد: ابوالقاسم عبدالعظیم بن عبدالله بن علی بن حسن بن زید بن حسن بن علی بن ابی طالب (ع).

هم نشینی حضرت عبدالعظیم(ع) با سه امام (ع)

دوران عمر بابرکت حضرت عبدالعظیم(ع) با سه امام همراه بود و افتخار زانو زدن در مکتب امامان رضا، جواد و هادی(ع) را داشت و از اوان جوانی تا پایان زندگانی شریفش در راه نشر و اعلان سخن آنان کوشید و از هیچ تهدید و فشاری واهمه نداشت.

1- هم نشینی با امام رضا علیه السلام

امام رضا علیه السلام در سال 183ق به امامت رسید و مدت امامت ایشان بیست سال بود. حضرت عبدالعظیم (ع) مفتخر است که در دوران حضور و اقامت امام رضا علیه السلام در شهر مدینه، از محضرش نور برگرفته و از گفتار حیات بخش ایشان بهره برده است.

یکی از مکتوباتی که به امام نوشت و جواب گرفت، دربارۀ ایمان حضرت ابوطالب علیه السلام است. می دانیم که حضرت ابوطالب علیه السلام عموی گرامی پیامبر اکرم(ص) و پدر بزرگوار امیرالمؤمنین علیه السلام را «مؤمن قریش» نامیده اند. خدمات بی وقفۀ او در سالهای نخستین بعثت به اسلام و کمک بی شائبه اش به پیامبر(ص) کتمان شدنی نیست؛ اما برخی از مغرضین سعی کرده اند تا به خاطر بغض نسبت به امیرالمؤمنین علیه السلام پدر ایشان را مشرک بدانند.

حضرت عبدالعظیم(ع) که خود از چشمة معارف اهل بیت(ع) سیراب شده و بر ایمان جناب ابوطالب علیه السلام اعتقاد داشت، روزی سخن جعل شده ای را شنید که در آن حضرت ابوطالب علیه السلام به عنوان فردی جهنمی معرفی شده بود. او از این گفتار متعجب شد و نامه ای برای امام رضا علیه السلام نوشت و ضمن نقل سخن مذکور، نظر حضرت را جویا شد. امام پس از دریافت نامه، این جواب را برای او ارسال داشت: «بسْم اللّه الرّحْمٰن الرّحیم. أمّا بعْد فإنّک إنْ شککت فی إیمان أبی طالب کان مصیرک إلی النار؛اگر تو دربارة ایمان ابوطالب شک کنی، سرانجام راهت دوزخ است.»

امام رضا علیه السلام با نوشتن این جملة کوتاه، ضمن اشاره به ایمان حضرت ابوطالب علیه السلام، دوستان را به پذیرش این مهم رهنمون ساخت و به کسانی که در پی تضعیف شخصیت عموی پیامبر(ص) بودند، هشدار داد.

2- هم نشینی با امام جواد علیه السلام

امام جواد علیه السلام در سال 203ش در حالی که هشت سال داشت، به امامت رسید و نور هدایت خود را از مدینه به عالم افشاند و در تربیت شاگردان و یاران راستین اهتمام ورزید که حضرت عبدالعظیم(ع) از جمله اصحاب و شاگردان ایشان بوده است.

تا زمانی که امام جواد علیه السلام در مدینه بودند، حضرت عبدالعظیم(ع) از وجود ایشان بهره ها برده و افتخار این را داشت که بیش ترین استفاده را از محفل معنوی این امام همام کسب کند. راوی احادیثی که در کتاب «منتهی الامال» شیخ عباس قمی(ره) از امام جواد علیه السلام نقل شده، حضرت عبدالعظیم (ع) است. از جمله اینکه: امام جواد علیه السلام فرمودند: «أکبر الْعیب أنْ تعیب ما فیک مثْله؛ بزرگ ترین عیب تو آن است که عیب کنی مردم را به چیزی که مثل آن در تو باشد. » همچنین، فرمودند: «رأی الشیخ أحبّ إلیّ من جلد الغلام؛اندیشة پیر کهنسال دوست داشتنی تر است نزد من از جلادت و مردانگی نوجوان.»

3- هم نشینی با امام هادی علیه السلام

امام هادی علیه السلام در سال 212ق در مدینه متولد شد و در هشت سالگی به امامت رسید. آن حضرت بیش ترین تلاش خویش را در پی تربیت و پرورش یاران خود قرار داد و شخصیتهای فرزانه ای چون حضرت عبدالعظیم(ع) از مکتبش به کمال رسیده، در ترویج و نشر اسلام ناب سرآمد و شاخص گردیدند. امام در سال 243 ق با فشار متوکل لعنه الله روانة سامراء گردید و سرانجام در سال 254 ق به شهادت رسید.

تا آن زمان که امام هادی علیه السلام در مدینه حضور داشت، عمدتا محل حضور حضرت عبدالعظیم(ع) منزل آن حضرت بود و در آن دو دهه بر ساحل عنایتش پهلو زد و از خوان گستردة امامتش بهره برد. از حضرت عبدالعظیم(ع) نقل شده است که: روزی بر آقایم امام هادی علیه السلام وارد شدم. چون نگاه آن حضرت بر من افتاد، فرمود: سلام بر تو ای ابوالقاسم! خوش آمدی. به یقین تو از دوستان مایی. به آن حضرت عرض کردم: ای فرزند پیامبر خدا! من بر آنم که ایمان خود را خدمت شما عرضه داشته، آن را بازگو کنم؛ اگر مورد پسند و رضایت شما باشد، بر آن استوار باشم تا آن هنگام که به دیدار پروردگارم برسم. حضرت فرمود: عقاید خود را بازگو ابوالقاسم! عرض کردم: اعتقاد دارم که خدا یکی است و هیچ چیز مانند او نیست. محدود به چیزی نمی باشد؛ لذا نه ابطال پذیر است و نه تشبیه پذیر.

او نه جسم است و نه صورت. نه عرض است و نه جوهر؛ بلکه او اجسام را مجسّم ساخته و صورتها را تصویر کرده و عرضها و جوهرها را آفریده است. او پرودرگار هر چیز و مالک و به وجود آورندة همة آنهاست. معتقدم که محمد (ص) بنده و فرستادة او و خاتم پیامبران است و بعد از او تا روز رستاخیز پیامبری نخواهد آمد و همانا شریعت او آخرین دینهاست و بعد از آن آیین و دینی تا قیامت نخواهد بود... (در پایان بیان اعتقاداتم) امام فرمودند: ای اباالقاسم! به خدا سوگند معتقدات تو همان دینی است که پروردگار برای بندگانش در نظر گرفته، پس بر این اعتقاد استوار باش. خداوند تو را بر این عقیده در دنیا و آخرت پایدار نگهدارد

کلمات کلیدی
مدیر سیستم
تهیه کننده:

مدیر سیستم